همش…

بيشتر تايم روزمو در گيرشم
از وقتي چشامو باز مي كنم تا وقتي كه چشامو ببندم و بخوابم
گاهي خودمو يادم ميره
چون از خودم بيشتر دوسش دارم
همش online بودنش و چك ميكنم
اگه online باشه صبر ميكنم ببينم پيام ميده يا نه
اگر نه پيام ميدم ببينم كي readميكنه
همش وقتي ميره بيرون منتظرم ببينم كي برميگرده
از نيمه شب كه بگذره ديگه خودم نيستم
به هر دري ميزنم كه بيرون نمونه
همش ميترسم از اين اتفاقاي كوچيك
يه پشيموني به بار بياد ازم خسته شه
همش همش همش …
اين همش ها دست خودم نيست از ترس از دست دادنش سراغم ميايند
….
شيدا إن پي