@zhuanchannel
ما خانوادگی در ابراز احساسات شفاهی فلجیم.
گاهی کتبا وارد عمل میشیم. چه نامههایی پر آب چشم که برای هم ننوشتیم. سردسته من و بابامیم. مامانم و برادرم گوشههاشون به تیزی من و بابام نیست، یک کم سمباده خوردهند و گردترند.
من و بابام با هم مثل پادگانیم. اینه که وقتی توی تلگرام برام مینویسه «دخترم»، مثلا نه دخترم یا ممنون دخترم، قند توی دلم آب میشه. یک بار برام نوشت مرسی عزیزم، و من فکم افتاد کف زمین. خودش هم حتمن چسبیده بوده به سقف. ما کلمههای محبتآمیزمون رو با دقت، صداقت و البته خساست خاصی خرج میکنیم. هرز نمیچرخه و قربونصدقهی الکی تو کارمون نیست.
دیگه وقتی برای هم علامت بوس میفرستیم یعنی توی اوجیم. خوبیش اینه که هر دومون به این امر واقفیم. پشت این صورتک زرد که یک قلب کوچولوی قرمز از دهنش اومده بیرون، عشق بیداد میکنه. ما نگفته میدونیم.
بعضی ادمها نمیتونن راحت بگن دوستت دارم ولی تو یه نیگا بنداز به کاراشون خودت بفهم تا ته داستانو.همین
#دنیا
مجله هنرى ژوان
اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید