@zhuanchannel
روبرت گانتر در کتاب ۵۳ اصل در تصمیم گیری، به ریاضیدانی اشاره میکند که مسائل خود را روی کاغذ مینوشت و به دیوار اتاق میآویخت و خود به انتهای دیگر اتاق میرفت و با دوربین، به آن مسئله نگاه میکرد و میکوشید به راه حل آن فکر کند.
وقتی از او دلیل این کار به ظاهر بیمعنی را پرسیدند، گفت: وقتی کاغذ مسئله دست من است، مسئلهی من است. احساسات و هیجانات و تنش حل آن، مضاعف میشود و نمیتوانم به سادگی آن را حل کنم. وقتی آن سوی اتاق است، مسئلهی “من” نیست. نوع نگاهم به آن فرق میکند و سادهتر حل میشود.
مستقل از اینکه چنین روایتی، تا چه حد واقعیت دارد، این نکته را بسیاری از ما تجربه کردهایم که مسئلهها، همیشه از نزدیک بهتر دیده نمیشوند.
گاهی اوقات باید از آنها فاصله گرفت تا بهتر قابل درک باشند.
محمدرضا شعبانعلی
مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید