@zhuanchannel
میدونی گاهی اوقات باید بری یه چوب برداری
و بری تو کوچه با بچگی هات الک دولک بازی کنی
می فهمی گاهی اوقات باید باز تو اردیبهشت دوباره از درختای نزدیک خونه بری بالا و تو لونه خالی پرنده ها سرک بکشی و سعی کنی چغاله های شاخه های بالایی رو بچینی
بری و دوچرخه تو برداری و ایام رو رکاب بزنی
تا بچگی ها
تا درست کردن بادبادک با سریشم و کاغذ
و دغدغه بالاتر بردنش
بری تا گوشه حیاط قدیمی خونه پدری زیر سایه کنار دیوار
و شروع کنی به ور رفتن با دوچرخه قراضه ات
هی نوار پیچی هاشو عوض کنی
براش چراغ بذاری
تا از دوچرخه بقیه قشنگتر بشه
بری سری بزنی به خاطراتت
گوشه کنار
و کنج گنجه ها
دلتو بریزی بیرون
مثه لباسهایی که دیگه اندازه ات نیست
ولی
گاهی ازتو چمدونت در میاری و رو تنت نگه میداری
و تو آیینه خودتو هی برانداز میکنی و میری به ایام قدیم
بری یکمی با خودت قدم بزنی
چقدر زود رکاب زدیم بچگی رو
کاش دوچرخه قراضه مون
بیشتر پنچر میشد و دیرتر میرسیدیم کاش به حرفای مادر گوش می کردیم و اینقدر با دوچرخه تند نمی رفتیم.
#سعید_شاورزی_پور
مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید