مگه آدم از دلخوشي هاي دنيا چي ميخواد، وقتي صداي ناله هاي مردم صداي گوش دنيا رو كر ميكنه، وقتي با هركسي كه حرف ميزني اول از همه از غم هاش ميگه، وقتي به كسي لبخند ميزني اخم ميبيني، آدم كي و ميخواد از اين زندگي?
جز اينكه يكي باشه که تو اوج خستگي كه ١٠ ساعته تو يه اتوبوس قراضه نشسته، بهش بگه دوسش داره، يكي رو ميخواد كه وقتي عينكش كثيفه، بي اجازه عينك و برداره و تميز كنه كه چشماي قشنگشو بهتر ببينه.
مگه آدم تو اين روزاي سخت و نفس گير، كه هيچكس پشتيبان اون و كاراش نيست، چيزي به جز "مراقب خودت باش" و "تو ميتوني" ميخواد؟
دلخوشي كه فقط پول نيست، همون لحظه ست كه بهت ميگه هر وقت ميبينمت از ته دلم خوشحالم، همون لحظه كه كاري نداره اين شالو از كجا خريدي فقط بهت ميگه چقدر اين رنگ بهت مياد خوشگلم، كاري نداره كه چقدر بهش اعتماد داري، همه جوره واست تكيه گاهه، تو اوج عصبانيت هات، حرفاتو گوش ميده و بهت وعده روز خوبو ميده، حتي اگه روز خوبه هم نياد تو دلت به حرفاش گرم ميشه.
آدم همينو ميخواد كه هر جا بره، بگه كه چقدر جات اينجا خاليه، كه آغوشش هر چند از راه دور اما گرم ترين جاي دنيا باشه، بگه درسته نمیتونم شعر بگم، ولی مگه همه این شعرایی که میگن چیزی بهتر از "دوستت دارم" توشونه؟ پس "دوستت دارم".
مگه آدم از دلخوشي هاي اين زندگي چي ميخواد به جز حس هاي خوب دو نفره؟ دنيايي كه هر روز داره بي رحمي ميبينه، مطمئن باش به عشق ما افتخار ميكنه.
#مهتاب_خليفپور
مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید