October 25, 2017 at 03:29PM

@zhuanchannel
بعضی وقت ها یادت می رود خیلی چیزهارا.از خاموش کردن شعله ی زیر کتری و کشیدن پریز اتو از برق تا برداشتن شال گردن و دستکش برای این روزهای سرد و یا حتی نوشتن دخل و خرج های روزانه.
مثلا یادت می رود وقتی چیزی می خری تاریخ انقضایش را خوب نگاه کنی یا در بطری آبمعدنی را محکم تر ببندی تا مهم ترین ورقه های توی کیفت را غیر قابل استفاده نکند.
یا یادت می رود قرصت را فلان ساعت بخوری و موقع بیرون رفتن از خانه چراغ ها را خاموش کنی.گاهی یادت می رود با خودت قرار گذاشتی که به آدم هایی که خودشان هزار و یک مشکل دارند و نمی توانند حلال مسایل و مشکلات آدم باشند تکیه نکنی و راه حل نخواهی ازشان،یادت می رود که از دیگران به اندازه ی توانشان توقع داشته باشی،یادت می رود که فراموش کنی گاهی حتی.

یادت می رود که بعضی وقت ها هم باید یادت برود و اینقدر توی ذهنت دنبال چرا و اما و اگر نباشی و رهایش کنی و بگذاری برود آن ته ته های ذهنت و فراموشت شود.یادت می رود قول و قرارها و عهدهای خودت با
خودت را.زیر خیلی چیزها می زنی اینطور وقت ها.جایی که نباید مهربان باشی هستی و جایی که نباید حال کسی را بگیری می گیری.بعضی وقت ها باید به خودت گوشزد کنی آدم های اطرافمان همینی هستند که هستند،بپذیریشان،تغییرشان ندهی،بخش های آزاردهنده ی وجودشان را بفرستی برود آن دور دورها و بخش های خوبشان را هم بدانی که مطلق نیست،همیشگی نیست.
همیشه جایِ پارک حاضر و آماده و صندلی های خالی برای نشستن توی کافه ی مورد علاقه ات وجود ندارد.گاهی وقتی چند ثانیه دیر می رسی فروش بلیط های نمایش محبوبت تمام شده است،سرویس اداره درست در سردترین روزهای سال ممکن است جایت بگذارد.همه ی این ها بخش هایی از زندگی ما هستند .باید رهایشان کنیم ،بگذریم و تقصیر را به گردن روزهایمان نیندازیم.
#زهرا_کمالی
مجله هنرى ژوان

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 × 4 =