@zhuanchannel
فریم یکی از عینک هایم شکست.
بُردم برای تعمیر پیش عینک سازی که از اول عینکی شدن مشتری اش هستم. زنی داشت برای دختر کوچکش عینک می خرید.
از ظاهرش می شد فهمید که وضع مالی شان خوب نیست. دخترک عینک گرانی برداشته بود. زن داشت پچ پچ می کرد که دخترش را پشیمان کند. مرد فروشنده همانطور که داشت با من حرف می زد گوشه چشمش به زن و دختر بود. زن حریف دختر نشد.
مرد فروشنده گفت : ای وای خانم شرمنده ببخشید من قیمت رو اشتباه گفتم.
بعد قیمت را نصف کرد.
زن خوشحال عینک را خرید و رفت. به مرد گفتم که چقدر کارش ارزش داشته. چیزی نگفت. فقط لبخند زد.
#احسان_محمدی
مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید