کاشکی هستی زبانی داشتی
تا زِ هَستان پردهها برداشتی
گرچه طبق اصل بیست و هفتم (27) قانون اساسی «تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مُخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است»
اما
طبق اصل مُسلّم تجربه و تاریخ انسان، با دستمالی که گلآلوده است
نمیتوان شیشه را پاک کرد.
چگونه مردمانی که شعارشان مدام «مرگ بر این و آن» است، و این دامنهی مرگخواهی هر روز گستردهتر میشود، میتوانند خودشان فرهنگی تازهتر و مدرنتر بسازند؟
مگر نه آن است که تمدن انسانی از آنجا آغاز میشود که آدمی بتواند غریزهی خشم و پرخاشگریِ غریزی خود را مدیریت کند
و به شیوهی انسانی بیان اعتراض نماید؟
نفرت و خشم و خشونت و پرخاشگری و عصبیّت، هیچ اصلاحی را پیش نخواهد برد
مواظب باشیم که در بازیِ بیحاصل خشم و تنفر نسب به یکدیگر نیفتیم.
مواظب باشیم که سیاهیلشگرِ بازیهای سیاسی نشویم.
مواظب باشیم که ناخواسته در بازیِ بدخواهانِ این مملکت نیفتیم.
تاریخ نشان میدهد که خشم و تنفر و مرگخواهی برای هم، هیچ اصلاحی را به وجود نخواهد آورد.
از قیام مشروطه تاکنون دموکراسی در ایران نهادینه نشد
چراکه گفتمانِ همهی طرفهای درگیر یک چیز بود و اصولاً فرق نداشت کدامیک پیروز شوند.
هرکدام پیروز میشدند وضعیت یکجور میشد؛
چراکه گفتمانِ همهی طرفها تنفر و خشم و پرخاشگری نسبت به یکدیگر بود و هرکدام که پیروز میشد، دیگری را حذف کرد.
در حالیکه در دموکراسی، حذف بیمعنا است.
همه باید در قدرت مشارکت داشته باشند.
اصلاح جامعه جز از مسیرِ پذیرشِ اصول اخلاق مدرن، و برادری و مهربانی با یکدیگر و همت و جزم همگانی برای اصلاح کشور از طریق مجاریِ قانونی و اخلاقی و انسانی و متمدنانه بهوجود نخواهد آمد.
و اگر غیر از این باشد، مهم نیست که چه کسی قدرت را به دست گیرد؛ چون گفتمانِ همه یکی است و فقط شعارهایشان فرق دارد.
یادمان باشد که جوهره ی دموکراسی اینهاست:
۱- اصالت برابری انسانها:
در دموکراسی افراد، گروهها و طبقات مردم نسبت به یکدیگر از لحاظ حکومت کردن برتری و امتیازی ندارند.
۲- اصالت فرد:
انسان اصولاً موجودی خردمند به شمار میرود و از این رو باید در تشخیص مصلحت فردی خود در حدود نظام اجتماعی آزاد و خودمختار باشد.
۳- اصالت قانون:
یعنی افراد تنها از قوانینی که خود وضع کرده اند تبعیت میکنند ولاغیر. از اینرو آزادی و پیروی از قانون در دموکراسی از هم جدا نیستند.
۴- اصل حاکمیت مردم:
به موجب این اصل تنها منبع مشروعیت قدرت حکومت ارادهی مردم است که میتواند رضایت یا عدم رضایت خود را از عملکرد حکومت اعلام دارند و مجاری خاصی نیز برای اعلام نظرات مردم در این خصوص وجود دارد.
۵- حقوق بشر: در دموکراسیها همهی مردم قطع نظر از هویتهای قومی، مذهبی، طبقاتی و یا گرایشهای سیاسی از حقوق طبیعی، مدنی و سیاسی، به ویژه حق بیان اندیشه، دگراندیشی و اختلاف نظر برخوردارند.
(درسهای دموکراسی برای همه _حسين بشيريه
نشر نگاه معاصر؛ چاپ ششم، ۱۳۹۶)
مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید