@zhuanchannel
قسمت دوم
از رنجِ رنجبران بکاهید
انتشار بودجههای کلانی که به نهادهایی خاص تعلق گرفته است، همزمان با اخبار موج گرانیهای جدید تنها علل پایانیای بود که به همراهِ اتفاق مشهد مثل سه قطره خون طاقت پیاله را لبریز کرد.
مسلما برخی از جناحها و جریانات سیاسی در داخل و خارج از ایران به سو استفاده از شرایط فعلی پرداخته و افرادی نیز تحت تاثیر آنها قرار گرفتهاند.
اما معتقدم اگر به پای صحبت بسیاری از مردم در خیابانها بنشینید آنها تحلیل بسیار دقیقی از وضعیت تاریخی و اجتماعی ایران یا دست کم خودشان دارند.
شاید آنها در تئوریپردازیها، مهارت لفاظی روشنفکران را نداشته باشند اما به خوبی میفهمند که شرایط تا چه حد پیچیده است و این اعتراضات خیابانی میتواند منجر به چه سو استفادههای داخلی یا خارجی شده یا چه مصیبتهایی را برای آنها یا باقی افراد جامعه به بار آورد.
وجه تمایز این اعتراضات این است که این مردم رنج کشیده و مورد ظلم واقع شده «نان»ی ندارند که از ترسِ به خطر افتادن آن به خانهها برگردند و فهمیدهاند که نان «دیگرانِ ناشنوا» در بازگشتن آنها به خانه است. آقایان خانمها، توجه داشته باشید که نان، فقط مربوط به شکم هم نمیشود! بسیاری از همین افراد اگر توسط مسئولین «شنیده» میشدند بر شکم خود سنگ بسته و گرسنگی را تحمل میکردند. نان، شنوایی است. باور کنید، باور کنید بسیاری از گرسنگان کف خیابان، گرسنهی احترام، ارزش، محبت و عشقاند.
چه باید کرد؟
توصیهی من این است دست از قرض دادن نان به یکدیگر برداریم، به میان تودههای مردم برویم و به جای دادن آدرس غلط و تحقیر مردم، به فکر کاستن رنج آنها باشیم.
توصیهام به اصولگرایانی که به ارزشهای دینی انسانی و اخلاقی پایبندی دارند و حسابشان از کسانی که کاسبان آشوب و بلوا هستند جداست این است که دلخوش به تکرار الگوهای رفتاری با اعتراضها، نسبت دادن این رفتارها به نیروهای بیگانه و کلیشههای نخنمایی شدهی دیگر توسط بلندگوهای رسمی نباشید. به میان مردم بروید و درد آنها را «بشنوید». صداقت گوشهای شما امروز، این امکان را حفظ خواهد کرد که فرداروز زیست مسالمتآمیز افراد مختلف از هر دین و اقلیت و طایفهای در کنار یکدیگر ممکن شود، و برعکس. اگر میخواهید فرزندان دیندارتان امکان زندگی در این جامعه را با حفظ احترام متقابل داشته باشند، امروز وقتش است. شنیدن صدای مردم، ایران را از فرو افتادن به دامان جنگ و آشوب به رهبری رجویها و سلطنتطلبها و پوپولیستهای جاهلی چون ترامپ نجات خواهد داد.
همچنین سخنم با آقای روحانی این است که بنده به شما رای دادهام
پشیمان هم نیستم و همچنان مطالبهگری مسالمتآمیز را در شرایط فعلی جامعه و منطقه بهترین استراتژی برای بهبود امور میدانم.
بیشترین انتظار مردم برای «شنیدهشدن» از طرف شماست. شما نه تنها باید به شکل عملی، بشنوید، و گوشهای خود را باز نگه دارید بلکه باید «بگویید». مشکلات ایجاد شده برای دولت را با شفافیت و صداقت با مردم در میان بگذارید. بودجهها را مورد بازنگری و اصلاح قرار دهید. به وظایف قانونی خود که اجرای قانون اساسیست و مخصوصا به وعدههای انتخاباتی خود، عمل کنید و مطمئن باشید که مردم از هر جناح و سلیقهای در صورت دیدن صدقِ رفتار، حامی شما خواهند بود.
تا دیر نشده است، افراد معتمدتر را به میان مردم بفرستید، چند روزِ مشخص را برای گردهمایی مردم، با حمایت نیروی انتظامی و حضور مسئولین برای «شنیدن» حرفهای مردم معرفی و اعلام کنید.
مرتضی کریمی
مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید