@zhuanchannel
چگونه فرهنگ مردسالار ، عشق را به ابتذال می کشد؟
فرهنگ مردسالار از قدرت و استقلال و فردیت زنان وحشت دارد
(به صحبتهای بسیاری از آقایان در مورد عدم نیاز تحصیل کردن و شاغل بودن زنان توجه کنید)
زنان در این فرهنگ ها موجوداتی ضعیف، وابسته هستند که فقط در کنار جنس مذکر هویت پیدا می کنند و معنا می یابند.
به درجه ای که زنان وابسته تر و ضعیف تر باشند رابطه ی مرد و زن مبتذل تر و غیر انسانی تر می گردد
زیرا که در چنین وضعیتی زن ، رابطه با یک مرد را نه رابطه با کلیت یک انسان می بیند،بلکه هدف از رابطه با یک مرد صرفا به کسب امنیت مالی و اجتماعی تقلیل می یابد
(اگر آمار دقیقی از رابطه ی دختران جوان با مردان متاهل و سن بالا وجود داشت که صرفا جنبه مالی دارد عمق وخامت روابط انسانی در جامعه مان را بیشتر در می یافتیم).
و از آنجا که نمی توان هرگز به یک منبع مالی عشق ورزید هم زن و هم مرد احساس سرخوردگی عمیقی پیدا می کنند، مرد نیز در چنین رابطه ای می فهمد که خود او دوست داشته نمی شود
بلکه امکانات او هستند که دوست داشتنی هستند.
از سوی دیگر نیز مرد چنین زنی را تنها یک زایده ی چسبیده به خود می پندارد که قصد تصاحب تمام زحمات و امکانات مالی او را در یک شب دارد و این موضوع موجب برانگیخته شدن خشم ناهشیار مرد نسبت به زن می گردد
(حجم زیاد جوک ها و شوخی های مردان نسبت به این موضوع در جامعه ما بیانگر وجود چنین خشم ناهشیاری است)
در مواردی حیرت انگیز دیده می شود مردانی که مخالف اصلی کار کردن و تحصیل زن های خود بودند ، ضعف و وابستگی همسر خود را تحقیر می کنند و در محیط های شغلی خود عاشق زنانی شاغل و مستقل می شوند
(اغلب چنین مردانی دلیل عشق خود به زنان دیگر را سطح پایین سواد و درک اجتماعی همسران خود بیان می کنند).
در این وضعیت رابطه ای میان دو انسان برقرار نیست بلکه رابطه میان دو شی (زن به عنوان شئ جنسی و مرد به عنوان شئ پولی) وجود دارد که نتیجه ای جز سرخوردگی و ناکامی در پی ندارد.
به همین دلیل تا زمانیکه در جامعه زنان قدرت نیابند
و تبدیل به انسان های باکفایت و مستقل و دارای هویت مجزا از مردان نگردند چیزی به نام عشق و رابطه ی انسانی شکل نخواهد گرفت
و مردمان سرخورده از عشق و صمیمیت وجودشان سرشار از خشم و نفرت به دیگر انسان ها و زندگی خواهد بود.
#ناصر_سبزیان_پور
@psychoanalysisandsociolgy
مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید