ما همیشه در سختی ها بی وقفه یادت کردیم
هروقت که داشته هایمان در برابر نداشته هایمان سپر انداخت و تسلیم شد
با زاری و التماس به سویت دست دراز کردیم
روز های شادیمان غرق لحظه ها بودیم
و صدایت نکردیم
جز اندکی ”خدایا شکرتِ“ ناقابل.
وقتی چیز با ارزش خواستیم
تا وقتی به آن نرسیده بودیم سر افکنده در برابر درگاهت بودیم
تا که به آن رسیدم سرمان را همچون مغروران بالا گرفتیم
و سپاسگزاری از تورا فراموش کردیم.
هزار بار هم که راه گم کردیم
به راه درست هدایتمان کردی
اما باز سرکشی کردیم و بر راه اشتباهمان پافشاری
به هزار و یک شیوه دل هایمان را در مواقع غم و اندوه شاد نمودی
ولی ما در هر زمانی دل بندگانت را شکستیم
ستار و بخشنده بودنت،کریم بودنت را دیدیم
و باز نا امید گشتیم از بازگشت به سوی تو
خدایا از تو میخواهم
امید را به دل هایمان بازگردانی
امید به زندگی کردن
امید به جبران اشتباهاتمان
امید به بازگشت به سویت
از تو میخواهم که در افکارمان
بذرِ ساختن و کامل کردن خود و سازندگی این زندگی را به جای افکارمخرب ما بکاری.
باشد که اگر دستمان را گرفتی کمی قدردان باشیم
و گره ای از مشکل بندگانت باز کنیم
آمین
پ.ن:
ایمان داشته باش
به فردایی
که بعداز یک شب تاریک می آید
"ژان کریستف"
مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید