@zhuanchannel
وین شهر شلوغی است .شما میروید سوار آسانسور مترو شوید و یک تعداد زیادی آدم همزمان میخواهند سوار آسانسور مترو شوند.اگر کسی اشتباهی دکمهی آسانسور را بزند و کسی جا مانده باشد، حتمن کسی هست که بپرد و در را باز کند که آن یکی هم سوار شود.
همه با لبخندی ملایم سعی میکنند برای هم جا باز کنند و در عین حال به دیگری نمی چسبند مثل خرما.
امروز زنی حامله در آسانسور خط شش بود و همه دورش را به شعاع حداقل ده سانتی متر خالی کرده بودند. فیالواقع زن حامله مجبور نبود شکمش را دودستی بچسبد که یک آدم بیملاحظه یکباره بچه را با ضربهای ناکار نکند.
کسانی که بچه دارند در اولویتاند: شما اول سوار شوید. امروز در خط یک تعداد معتنابهی بچهی مصری سوار مترو شده بودند و مترو روی سرشان بود.
مسافران به هم نگاه میکردند و می گفتند عجب بچههای شیرینی. کسی نگفت بچه خفه شو ما خستهایم. پیرمردی سوار مترو شد و به بچهی نشسته روی صندلی نگفت پاشو من بنشینم. چون بچه هم جزو آدم حساب میشود و ممکن است بنشیند. در عوض جوانترها جایشان را به پیرمرد دادند.
مردم سگهایشان را با پوزهبند سوار مترو می کنند و کسی اه و پیف نمی کند و هیچ کس جیغ نمیزند و کسی لگد نمیکوبد توی شکم سگ و فکر نمیکند سگ موجود نجسی است که باید گوشهایش را کند و دمش را با قیچی باغبانی قیچی کرد. یک گربه هم در یک سبد موجود بود که میو میو میکرد و به طراوت فضا افزوده بود.
در متروی وین، قطعن بالای سر هر آدم، یک پلیس نایستاده. بالای سر هر آدم، قانون ایستاده که باید بهش احترام گذاشت چون در غیر این صورت مترو دیگر مترو نیست، محلیست برای ایجاد تنفر از هرچه وسیلهی نقلیهی جمعی.
#غزل_صدر
@GhazallSadrr
مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید