@zhuanchannel
ناسزای رایجی با عنوان «روانی»!
توی ایران، کمتر از سه دهه است که مسئلهای با عنوان رواندرمانی بین عامهی مردم به رسمیت شناخته شده
است. تا پیش از آن عنوان «روانی» یا در شکل عامیانهترش: «دیوانه»(محصور شده توسط دیو یا جن!)، از نظر مردم کوچه و بازار منحصر میشد به کسی که به زعم آنها قاطی کرده و بیاختیار با خودش
میخندد یا هوار میکشد، بیهوا سر راهِ آدم سبز میشود و میگوید: «پخ!» یا با حرکات غیر قابل پیشبینی مردم را میترساند
قطعا همین نگاه و بروز آن در ادبیات گفتاری روزمره، باعث شد که تا همین اواخر، افراد ابا کنند از پذیرش این مسئله که مبتلا به اختلال یا بیماری روانی هستند و
به تبع آن، توصیهی مراجعه به روانپزشک یا
روانشناس را نوعی تحقیر قلمداد کنند.
«دیوونه ی زنجیری» هم از همین دست اصطلاحات است. شاید اگر یکبار گذرمان بیفتد به بیمارستان روانی و بیمارانی را ببینیم که به دلیل اتفاقاتی که در زندگیشان
رخ داده دچار رفتارهای تکانشی یا پرخاشگریهای آسیبزننده، در اتاق ایزوله به تخت بسته شدهاند و روح و روانشان نابود شده، بهکاربردن چنین اصطلاحی به
عنوان کنایه یا دشنامی طنزآلود، دیگر برایمان دشوار شود.
«باز تو قرصاتو نخوردی؟!»
خوب است بدانید همین متلک و کنایهی به ظاهر ساده، در موارد بسیاری باعث امتناع بیمار از خوردن دارو پس از مرخص شدن شده.بگذارید پیشاز آنکه شما بگویید، خودم بگویم؛ میدانم!
شوخیاست! عصبانیتاست و… . اما بپذیریم یا نه، بخش مهمی از فرهنگِ گفتاری هر جامعهای درشوخیها و خشمها و هیجاناتش شکل میگیرد.
مشاور این نوشتار: خانم دکتر فهیمه ملکی
(روانشناس بالینی)
#محمدجواد_اسعدی
@gharar_5shanbeha
مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید