February 1, 2020 at 10:20PM

@zhuanchannel
یکی را میشناسم، کارش ایراد گرفتن است. اسمش را گذاشته ام کارشناس ارشد عیب گذاری.

سبکش اینطوری است که به همه چیز آدم ها گیر می دهد.

از پیراهن و کفش و دامن و شلوار بگیر تا مو و آرایش و گردنبند و گوشواره، تا موسیقی و آهنگی که گوشش کنند

تا لهجه و شکل حرف زدن، تا غذا پختن و خوردن، تا مهربانی و بداخلاقی کردن

تا جوری که اگر زنند با شوهرشان حرف می زنند و اگر مردند با زنشان، تا اگر متاهلند چگونه با مجردها میپلکند و اگر مجردند چکار به کار متاهل ها دارند

تا چرا فلان درس را خوانده اند و چرا تا فلان مقطع خوانده اند، و اگر باز مجردند چرا با فلانی ازدواج نمی کنند و اگر با فلانی ازدواج کرده اند چطور به یکی مثل او راضی شده اند، و چرا جدا نمی شوند

تازه گیرشان به خود طرف که تمام شود میروند سراغ کس و کارش که اگر کمی سنتی تر از کارشناس عیب گذاری باشند، دهاتی و امل هستند و اگر کمی مدرنتر لاابالی و بی حیا و اگر دستشان به دهانشان برسد تازه به دوران رسیده و اگر نرسد بدبخت و بی چیز.

اینها را گفتم که بگویم این جور آدمها زیادند. یکیشان را من میشناسم چند تایشان را شماها.
میایند و ما را به دور و بریها بدبین میکنند.

نه خوشحال ترمان میکنند، نه پولدارتر، نه سالمتر، نه خوشبختتر.
اگر بودن در زندگی ما نیاز به پاسپورت داشت، میگفتم این آدمها باید پاسپورتشان را بگیرند و از زندگی ما بروند. حالا که زندگی پاسپورت ندارد ما باید از دستشان فرار کنیم. شد با پاسپورت، نشد قاچاقی.

@amiralibaniasadi
مجله هنرى ژوان

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده − 11 =