February 17, 2020 at 10:20PM

@zhuanchannel
بعید است اردبیلی باشی و اسم میرزا ولی عدسچی را نشنیده باشی.
بیش از دویست سال قبل٬ زمانی که سواد داشتن فقط مختص کارمندان دیوانی بود٬ میرزا ولی که بنکدار عمده ی عدس در بازار اردبیل بود از معدود افرادی بود که علاوه بر مرغوبیت کالا، به درسخواندگی و ادب دانی مشهور بود.

میرزا ولی به توصیه و مدد عمویش حاج جعفر آقا، که روحانی روشنفکری بود به مسکو رفته بود و در فاکولته ی مسکو مهندسی کشاورزی را تمام کرده بود.همین بود که موفق به پرورش نوعی عدس ریز شده بود که علاوه بر اردبیل در تمام ایران و اروپا خریدار وطرفدار داشت…
ولی دلیل اشتهار میرزا نه عدس هایش بود و نه دانش بی حد و حصر و طبع شعر بی مانندش.

ولی در زمان تحصیل در مسکو دلباخته ی همکلاسی گرجی اش شده بود که زنی بلند بالا و بسیار زیبا به نام تاینی بود و این عشق به ازدواجی شورانگیز و مثال زدنی ختم شده بود.تصورش را بکنید در اردبیل آن دوران که زنان محدودیت فراوان داشتند و چیزی به نام عشق در محاق محافظه کاری فرو رفته بود، میرزا ولی مرتب برای همسرش هدایای رنگ به رنگ تهیه می کرد و با گل و شعر و بوسه ستایشش می کرد.
دیگر ولی نین تایی عاشیق اولماق(مثل ولی عاشق شدن) ورد زبان جوانها بخصوص دختران شده بود و عشق داشت از حصر در می آمد.
در جنگ نفرت؛ این همیشه عشق است که زخمی می شود.

زمستان سردی بود.ولی با باری از عدس به گرجستان سفر کرده بود تا هم همسرش را -که به دیدار خانواده رفته بود – بازگرداند و هم عدس های محبوبش را بفروشد غافل از اینکه حالا که به موجب قرارداد گلستان، گرجستان دیگر جزو ایران نبود مقامات آن سامان اجازه نمی دهند تاینی، که شهروند گرجستان محسوب می شود به ایران برگردد..

میرزا ولی خواهش ها کرد اما ماموران مست مرزبانی نه تنها اجازه ندادند بلکه نگاه های چندش آوری هم به تاینی می انداختند و قهقهه می زدند. ناگهان خون به چشمان ولی دوید و با ساطوری که همراه داشت سه مامور را یکی بعد از دیگری به درک فرستاد. اما گلوله های داغ سربازهای دیگر قلبش را درید و خون گرمش عدس ها و برف ها و گل ها را سرخ کرد.. ولی شهید راه عشق شد.چهاردهم فوریه ی ۱۸۱۴…

بیش از دو قرن گذشته اما هنوز هم روز بیست وپنجم بهمن هر سال، مردم اردبیل خوراکی از عدس قرمز، که اصطلاحا «مرجمک» نامیده می شود تهیه می کنند و به یاد عشق ولی و تاینی از عشق می گویند. البته این مراسم بعدها از گرجستان به بقیه ی اروپا گسترش پیدا کرد و بعضی اعتقاد دارند که ولنتاین مخفف همان« ولی نین تایی عاشیق اولماق» است…
بعضی هم باور دارند که آمیزه ای از ولی اینن تاینی(ولی و تاینی) است. هر چه که باشد ولی با بود و نبود شدنش سنتی عاشقانه به تقویم جهان اضافه کرد.
عدس های خون آلوده ی سرخ, نماد عشق و وفاداری و همراهی شده اند.

امروز عده ای از نوادگان ولی و تاینی، که بیاد پدربزرگ و عدس هایش فامیلی «مرجمکی» را انتخاب کرده اند هر جای دنیا که باشند, با عشق و لبخند و "مرجمک شورباسی" یاد عشق بزرگ نیای خود را گرامی می دارند..

ولی نین تایی عاشق اولوز
(مثل ولی عاشق بشید)

@raheomid
مجله هنرى ژوان

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × 3 =