آزار دادن، تصادفی و از سر بیتوجهی نیست.
آزار عاطفی غالبا به صورت مسخره کردن، سرکوفت زدن، سرزنش کردن و تحقیر کردن است.
این کار فقط موقع عصبانیت والدین رخ نمیدهد، بلکه با هر لحنی ممکن است بیان شود؛ حتی به صورت شوخی.
گرچه آزار عاطفی اغلب در قالب کلمات خشن و انتقادی است، ولی میتواند غیرکلامی هم باشد.
خودداری از صحبت کردن با بچه، نگاههای پر از نفرت و رفتارهایی که خودکارایی یا عزتنفس کودک را تضعیف میکند یا موفقیت کودک را خراب میکند، همهی اینها، شرایط آزار عاطفی را دارد.
برای مثال تهدید کودک به ترک کردناش آزار عاطفی است.
اظهاراتی مثل اینکه ا “اگر باز هم این کار را بکنی ولت میکنم میرم ” این پیام را به کودک منتقل میکند که نمیتوان روی حضور مادر حساب کرد.
چنین تهدیدهایی در کودکان، که مادر برایشان بهمعنی بقا است، وحشتآفرین است.
بچههای بزرگتر نیز با چنین تهدیداتی مهار میشوند که در نتیجه دلبستگی غیرایمن و در کل ناامنی را در آنها قوت میبخشد.
تهدید کردن این منظور را میرساند که “نمیتوانی روی من حساب کنی”.
این عمل آزار تلقی میشود به این دلیل که عمدی است و ضربهی روانی وارد میکند.
والد سنگدل کسی است که میداند کجاها بیشتر آسیبپذیر هستی و دنبال نقطه ضعفهایت میرود.
او میداند که چهطور به شدت شرمسارت کند. شرم یکی از دردناکترین عواطفی است که ممکن است تجربه کنیم، این حس که اساسا اشتباه میکنیم، غلط میکنیم یا بد هستیم.
برای شرمنده کردن یک نفر علاوه بر القای حس گناه، باید حس غلط یا بد بودن را دروناش ایجاد کرد و این کار نوعی آزار عاطفی است.
مادری که کم داشتم _جاسمین لی کوری
ترجمه: فهیمهسادات کمالی
@Ri_sheh2
دیدگاهتان را بنویسید