اگر همین امروز تمام ثروت دنیا را جمع کنند و به طور کاملاً مساوی بین همهٔ مردم جهان تقسیم کنند، کمتر از یک دقیقه طول خواهد کشید تا این «برابری» به هم بخورد و دوباره عدهای ثروتمندتر از عدهای دیگر شوند.
نه اینکه آن عده ثروت بقیه را با زور و خشونت از آنها سلب کنند، بلکه این اتفاق بالضروره میافتد، زیرا
۱) انسانها برای ارضاء نیازهای خود
به «معامله» نیاز دارند
۲) انسانها نیازهای متفاوتی دارند
۳) کسانی با «کار» خود کالای مورد نیاز انسانها را تأمین و عرضه میکنند
۴) و کسانی دیگر با «کار» خود از طریق روشهایی مثل بازاریابی، راهاندازی بازار بورس، ایجاد بانک و… ثروت خود را بیشتر میکنند
۵) کسانی هم این کالاها و خدمات را میخرند والخ.
یک شبانهروز بیشتر طول نخواهد کشید تا دوباره نابرابری بزرگی ایجاد شود. دلیلش هم ساده است:
انسانها برابر نیستند!
بعضی باهوشترند، بعضی کوشاترند
بعضی … . و مهمتر اینکه «طبیعت» انسان به رقابت و بهتر کردن وضعیت خود نسبت به دیگران میل دارد.
برابریخواهی اعلام جنگ علیه طبیعت انسان است و چون طبیعت انسان روال طبیعی خودش را دارد و «نظم طبیعی» خودش را ایجاد میکند، برای «ایجاد و حفظ برابری» چارهای برای برابریخواهی باقی نمیماند جز ایجاد یک دستگاه سرکوب هولناک استبدادی که تمام ثروت بشر را مدام به طور مساوی بین آنها تقسیم کند.
مشکل بعدی اینجاست که «سرکوب»
«استبداد» و از بین بردن رقابت بین انسانها، انگیزهٔ تلاش و کار آنها را از بین میبرد.
چرا من باید کار کنم وقتی بخش مساویای از ثروت همه را دریافت میکنم؟
چرا من باید بیشتر و سختتر کار کنم وقتی…؟ چرا من باید نوآوری کنم وقتی …؟ و….
دست آخر برای این دستگاه سرکوب و استبداد «ایجاد و حفظ برابری» چارهای نمیماند جز اعمال خشونت روی انسانها برای اینکه
«کار» کنند، چون بدون کار ثروتی ایجاد نمیشود!
این دستگاه «مجبور» است برای ایجاد و حفظ برابری، از همهٔ انسانها «بردگان»ی مطیع فرمان خود بسازد که در صورت سرپیچی از فرمان با مجازاتهای خشن مثل اعدام مواجه میشوند.
به این وضعیت مدینهٔ فاضله، سوسیالیسم میگویند.
محمد ایمانی
By: via مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید