@zhuanchannel
در این دنیا اگر همهچیز را فراموش کنی باکی نیست، تنها یک چیز را نباید از یاد بُرد؛ تو برای کاری به دنیا آمدی که اگر آن را به انجام نرسانی؛ هیچ کاری نکردهای.
پس از آدمی کاری برمیآید که آن کار نه از آسمان برمیآید و نه از زمین و نه از کوهها، اما تو میگویی کارهای زیادی از من برنمیآیداین حرف تو به این میماند که شمشیر گرانبهای شاهانهای را ساطور گوشت کنی و بگویی آن شمشیر را بیکار نگذاشتهام ، یا اینکه در دیگی زرین شلغم بار کنی يا کارد جواهرنشانی را به دیوار فروببری و کدوی شکستهای را به آن آویزان کنی.
این کار از میخی چوبین نیز برمیآید. خود را اینقدر ارزان مفروش که بسیار گرانبهایی! بهانه میآوری که من با انجام دادن کارهای سودمند روزگار میگذرانم، دانش میآموزم، فلسفه و فقه و منطق و ستارهشناسی و پزشکی میخوانم، اما اينها همه برای تو است و تو برای آنها نیستی.
اگر خوب فکر کنی درمییابی که اصل، تویی و همه اينها فرع است.
تو نمیدانی که چه شگفتیها و چه جهانهای بیکرانی در توموج میزند. آخر این تن، اسب توست و این عالم آخور اوست؛ غذای اسب، غذای سوار نباشد.
فیه ما فیه
By: via مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید