بودا چی میگه؟
زندگی یعنی درد و رنج.
یا Life is suffering. این جمله رو من سالهاست سعی میکنم هضم کنم و بفهممش.
حرفیه از بودا که ترجمهی دقیقترش میشه:
زندگی یعنی نارضایتی و ناراحتی.
در میان چهار حقیقت شریف بودا
(four noble truths)، این گزینه اوله.
حرفشم اینه که وقتی ما پذیرفتیم که زندگی پر از مصیبته، یک گام محکمی برداشتیم برای پذیرش زندگی همونطوری که هست.
کسی که همیشه دنبال خوشی و خوشبختی و شادکامیه، و احساس میکنه زندگی درستش همینه، در مسیر اشتباهی گام برداشته و حاضر نیست قبول کنه که اصلا ماهیت دنیا این نیست که ما آدما خوشبخت باشیم.
زندگی و زیستن در این دنیا، یعنی این حقیقت که تلخیهای بیشماری وجود داره:
مریضی، بیپولی، مرگ، ملال، خستگی، نارضایتی، حسادت و خشم و جنگ، امیالهای درونی و بیرونی، احساسات متناقض و هورمونهایی که زندگی ما رو دست گرفتن، همه و همه باعث میشه ما همیشه در تلاطم باشیم.
دکتر جوردن پیترسون میگه وقتی ما این اصل رو پذیرفتیم که زندگی پر از درد و رنجه، میتونیم رضایت رو هم تجربه کنیم.
وقتی ما میدونیم که از مرگ نمیتونیم فرار کنیم، چرا باهاش مبارزه میکنیم؟
وقتی درباره زیست و تاریخ کره زمین میخونی، بخصوص تکامل، میبینی که هدف از وجود ما و دیگر موجودات چیزی جز تولید مثل و تکثیر نیست.
ما وجود نداریم و درست نشدیم که خوشبخت و شاد باشیم، بلکه وجود داریم که ژنهامون رو به نسلهای بعد منتقل بدیم. مثل ویروس. مثل هر جاندار دیگری.
اون خوشبختیای که احساس میکنیم باید باشه، چیزی جز رضایت فردی از انجام کاری نیست.
چیزی به اسم خوشبختی دائمی وجود نداره. پذیرفتن این اصل که زندگی همینه ولی میتونه لابلاش یه حالی هم به ما بده، باعث میشه ما آرامش بیشتری در زندگی داشته باشیم.
شما اگه فلسفه رواقیهای یونان رو خونده باشی، کل حرفشون اینه که همیشه بدترینها رو تصور کن.
دنیا بده، پر از زشتی و کثافته، مرگ و بیماری توش زیاده، بدبختی و ناکامی و آرزو انسانها رو دائم مضطرب و غمگین میکنه. هدف از این نوع فلسفه، ناامید کردن شما نیست، بلکه میخواد شما رو به پذیرش این نکته واداره که دنیا همینه:
اگه امروز شادی، خوشحالی، سالمی و مریض نیستی، تو خوشبختی.
وقتی ما بپذیریم که بدترینها ممکنه پیش بیاد و بالاخره یه جایی هم پیش میاد، قدر همین لحظاتی که دم و بازدم بدون دردسری رو تجربه میکنیم رو هم میدونیم. قدر صبح زیر نور آفتاب ایستادن رو هم میدونیم.
بودا در ادامه میگه عامل تمام نارضایتی و ناراحتی بشر، آرزو و اشتیاق و خواستنه که من اینجا واردش نمیشم.
اما خب در زمانهای که ما هرجا رو نگاه میکنیم، یه چیزی هست که ما نداریمش، و احساس کمبود میکنیم، خیلی خوبه که بخونیم و بفهمیم که اصلا ما انسانها چی هستیم و از کجا اومدیم و تمامی اشتیاقات، خواستنهامون، حسادتها و نارضایتیهامون از کجا اومده.
اینکه در این زمونه بتونی افکار بودا رو درونی کنی، کار سختیه.
زمانهای قدیم صد سال یه بار یه اختراع یا کشف رخ نمیداد. آدما مثل هم بودن، زندگیها شبیه بود.
الان هر روز و هر ساعت ما یه چیز جدید اطرافمون میبینیم که دوست داریم اون رو داشته باشیم. ولی خب، خوندن بودا و درونی کردن حرفاش، در دراز مدت میتونه دیدتون به دنیا رو عوض کنه.
پیشنهاد من: دیدن ویدیوهای جوردن بی پیترسون روی یوتیوب / خوندن درباره بودا و افکار بودا / خوندن درباره فلسفه رواقیگری
@faridhub
By: via مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید