در سالهای اخیر از هر طرف بروید، یک مربی و کارآفرین و مدیر و مهندسی در حال نسخهپیچی برای زنان است که باید در محیط کار «لحن جدیتر و قاطعتر» و «اعتمادبهنفس بیشتر» داشته باشند، نشانی از تردید و ندانستن در جملات و حالاتشان نباشد و از موضع بالا چانهزنی کنند. در هر سو هم عدهای نشستند که سنگی بر سر زنان پرت کنند که «تقصیر خودشان است که لحن قاطع و مهارت چانهزنی ندارند.»
حالا اما نتایح تحقیقات متعددی نشان میدهد در اکثر فرهنگها، از جمله آمریکا که مرکز این نسخهپیچیها است، این رویکرد و توصیه برای زنان اغلب نه تنها مفید نیست، بلکه مضر است و مساله پیچیدهتر از این نسخههای ساده است.
نتیجه یک تحقیق دربارهی مجموعهای از تحقیقهای پیشین نشان داد وقتی زنان لحن و جملات قاطع داشتند، مستقیم و رک خواستهی شغلیشان را مطرح کردند یا ایدههایشون را قاطعانه ابراز کردند، شانس استخدامشون پایین آمد و اکثر کارفرمایان در برابر مردان همتا با همان رویکرد قاطع، ترجیح دادند مرد را استخدام کنند.
شواهد تازه نشان میدهد زنان به خاطر جاهطلبی نیست که در محیط کار تنبیه میشوند. برعکس آنچه تصور میشود زنان باهوش، توانمند، مصمم، مستقل و متکی به خود در محیطهای کاری اغلب پیشرفت میکنند و به مدیریت میرسند.
بحث اینجاست که آن رویکرد و حالاتی که از سوی مردان مدارا شده یا حتا به عنوان ویژگی مثبت تلقی میشود، کماکان از سوی زنان تحمل نشده و به ضررشان تمام میشود. محیطهای کاری کماکان جنسیتزدهاند و رفتارهایی که «کنترلگرایانه، رئیسمآب یا قاطع» تلقی شود، مانع مردان در پیشرفت شغلی نمیشود، اما زنان را به حاشیه پرت میکند. زنان کماکان نه فقط بر مبنای عملکردشان، بلکه بر مبنای شخصیتشان در محیط کار قضاوت میشوند.
نتیجه تحقیق دیگری نشان داد در محیط کار، این زناناند که بیشتر جذب لحن قاطع زنی دیگر میشوند و استدلال یا راهحل او را میپذیرند.
مردان اما دقیقا برعکس، بیشتر جذب لحن ملایم و بدون قاطعیت زنی همکار میشوند و راهحل و شیوه او را میپذیرند. در محیطهای کاری مردانه و پر از مدیران مرد (که کماکان بیشتر محیطهای کاری جهان است)، آن زنی که استدلال و رویکردش با جملاتی مثل «مطمئنم نیستم اما به نظرم…»، «من تخصصم این نیست اما فکر میکنم…» بیشتر حرف خود را پیش برده، شانس استخدام بیشتری دارد و بهتر پیشرفت میکند. الیسون فرجیل، متخصص رفتار درمانی میگوید ما اغلب قدرت و تاثیرگذاری «صحبت از موضع بیقدرت» را دستکم میگیریم.
جهان ما، جنسیتزده است.
راهحل هم این نیست که بخواهیم «زنان، شبیه مردان شوند». جنسیتزدگی است که باید تغییر کند، تنوع رویکردهای رفتاری در محیط کار است که باید اسباب مجازات نشود و عملکرد کارمندان مورد ارزیابی قرار گیرد و بس، و شاید هم بد نباشد بیشتر تبلیغ کرد که این قاطعیت و اعتمادبهنفس زیادی و عقلکلی در فرهنگ کار، کنار گذاشته شود. در نهایت برای همه ما بهتر است یاد بگیریم که بسیار، نمیدانیم و نظر و راهکار ما هم اغلب صرفا یکی از نظرها و راهکارها است و نه لزوما تنها راه و بهترین.
فرنازسیفی
By: via مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید