September 9, 2023 at 08:20PM

@zhuanchannel

توپ‌شون گیر کرده بین شاخ و برگ درخت. پسری که معلومه مالک توپه، از توی جیبش کارت بانکی درمیاره و میگه: هرکی توپم رو بیاره پایین امشب یه ساندویچ مهمون منه.

پسربچه‌ها به جنب‌وجوش افتادن. یه تیکه سنگ بزرگ از لابه‌لای مصالح کنار کوچه برداشتن و شروع کردن به پرتاب کردن سمت درخت.

یکی‌شون اما کنار ایستاده و با یه لهجه‌ی غلیظ جنوبی داد میزنه که: «درختِ خدا رو واسه خاطرِ یه ساندویچ نزنید!» بچه‌ها اعتنایی نکردن! دوباره با صدایی که موج‌هاش کمی فروکش کرده میگه: «حداقل بگید خدایا ببخشید که درختت رو میزنم!»

شیر مادرت حلالْ پسر و رحمت خدا بر طبع لطیف پدر و مادری که اینجوری پرورشت دادن!

@Naargesrad
By: via مجله هنرى ژوان

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده + 10 =