September 13, 2023 at 05:17PM

@zhuanchannel

ماجرای رزا منتظمی و ۱۸ شدن:
سال ۷۳ من کلاس دوم ابتدایی بودم. و تو خونه‌مون، مثل اکثر خونه‌های اون زمان، کتاب «هنر آشپزی» رزا منتظمی بود و من همیشه فک می‌کردم این رزا منتظمی کیه و چه شکلیه که این همممه غذا بلده و درست می‌کنه!

اون موقع مشق جمله‌سازی هم داشتیم و معلم مربوطه یه ۱۰ تا کلمه داده بود که به‌عنوان مشق شب باهاشون جمله بسازیم. و یکی از کلمات «خوب» بود.

من هم توی دفتر مشقم یه خط عمودی کشیده بودم و برای جمله‌ی خودم با این کلمه نوشته بودم:
«رزا دختر خوبی است.»

فرداش که رفتم مدرسه و دفترم رو دارم خانوم‌مون صحیح کنه، بهم ۱۸ داد!

با بُهت دفتر رو نگاه کردم و دیدم روی «رزا» خط زده و نوشته «رضا»، و روی «دختر» هم خط زده و نوشته
«پسر»، و با این ۲ غلط بهم داده ۱۸!

یادم نیست اعتراض کردم یا نه اصلا. یا حتی مادرم دید یا ندید یا چیزی گفت. اما این قضیه همیشه تو ذهنمه و خیلی کاربرد داره.

چون کمک می‌کنه یادم بمونه آدما خیلی مواقع دنیا و حرف‌های ما رو از نگاه و فهم و تجربیات خودشون می‌بینن صرفاً و حتی اغلب فوری قضاوتمون هم می‌کنن، یه‌جای پرسیدن.

واسه همین بعد از ۳۰ سال وقتایی که ۱۸ می‌گیرم تو زندگی از کسی، این احتمال رو هم می‌دم که دارم فهمیده نمی‌شم و به‌جای جنگیدن و خشم، سعی می‌کنم غلط‌هام رو بشنوم
مختصر هم یه توضیحی بدم اولش، اما اگه دیدم طرف همچنان با «رضا» راحت‌تره، می‌ذارم تو دنیای خودش «راضی» باشه.

طبعاً بدم نمیاد از حقم دفاع کنم. اما می‌فهمم گاهی آدما میل یادگیری و بسط و وسع نگاه ندارن. انتخابشونه.

توی همین توییتر هم زیاد پیش میاد که گاهی از دریچه‌ی دید کسی ۱۸ می‌شم، و حتماً می‌خوام ازش که غلطامو بهم توضیح بده. اما می‌دونم بعدش ممکنه برای اون ۱۸ باشم ولی در اصل ۱۸ نباشم!

Loc0m0
By: via مجله هنرى ژوان

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه + هفت =