September 13, 2023 at 08:20PM

@zhuanchannel
این مقاله ی خوب رو بخونید و بفرستید به قسمت ناخوداگاه ذهنتون . تا اونجا ثبت شه و از این به بعد کارای احمقانه نکنید

خیلی از کارهایی که انجام می‌دهیم را دلیلش را نمی‌دانیم و به کارمان ادامه می‌دهیم.

جالب اینجاست که سئوال هم نمی‌پرسیم.
دلیل این سئوال نپرسیدن هم مشخص نیست.

آیا از ترس است؟
آیا حوصله سئوال پرسیدن نداریم؟
حال فکر کردن نداریم؟
آیا چون دیگران هم انجام می‌دهند ما هم انجام می‌دهیم؟ چون پدر، مادر یا همکارمان انجام می‌دهند ما هم انجام می‌دهیم؟ و …

گروهی از دانشمندان ۵ میمون را داخل قفسی قرار دادند. در وسط قفس یک نردبان و بالای آن نردبان موز گذاشتند.
هر زمانی که میمونی برای برداشتن موز بالای نردبان می‌رفت، دانشمندان بر روی سایر میمون‌ها آب سرد می‌پاشیدند و به آن‌ها شوک وارد می‌کردند.

ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ، ﻫﺮ ﻣﯿﻤﻮنی ﮐﻪ سعی می‌کرد ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ برود، ﻣﯿﻤﻮﻥ‌ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ تا می‌توانستند او را کتک می‌زدند.

لذا، دیگر هیچ میمونی علی‌رغم وسوسه‌ای که داشت جرات بالا رفتن از نردبان را به خود نمی‌داد.

ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺗﺼﻤﯿﻢ می‌گیرند ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﯿﻤﻮنﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻨﺪ.
ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺗﺎﺯﻩوارد ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻣﻮﺯ می‌خواهد از نردبان بالا برود.
اما مثل سابق سایر میمون‌ها تا می‌توانستند آن میمون جدید را زیر باد کتک می‌گرفتند.

ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﮐﺘﮏ ﺧﻮﺭﺩﻥ، ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩ یاد ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺴﺘﯽ ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎن ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻭﺩ
. هر چند دلیل این ممانعت را کماکان نمی‌داند.

ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺩﻭﻡ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﺿﻊ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ. جالب اینجاست ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﻫﻢ ﺩﺭ ﮐﺘﮏﺯﺩﻥ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺩﻭﻡ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
سومین میمون هم جایگزین شد و دوباره همان اتفاق (کتک خوردن) تکرار شد.

ﻣﯿﻤﻮﻥ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮐﺘﮏ ﺯﺩﻥ ﻫﺮ ﻣﯿﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﺩ. در نهایت ﻣﯿﻤﻮﻥ ﭘﻨﺠﻢ ﻫﻢ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﮐﺘﮏ ﺯﺩﻥ ﻭ ﮐﺘﮏ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺍﺩﺍﻣه ﻣﯿﺎﺑﺪ.

ﺣﺎﻻ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﯿﻤﻮﻥﻫﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺣتی هیچ کدامشان ﺩﻭﺵ ﺁﺏ ﺳﺮﺩ ﺭﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﮑﺮﺩﻩ‌ﺍﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻫﺮ ﻣﯿﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺭﺍ ﮐﺘﮏ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ

اگر ممکن بود آزمایش را ادامه دهیم و فرضاً بتوانیم از میمون‌ها سئوال بپرسیم چرا هر میمونی که سمت نردبان می‌رود کتکش می‌زنید، احتمالا جواب آن‌ها یکی از موارد زیر باشد:

نمی‌دانم! این رسم است. همه این کار را می‌کنند.

ﻣﻦ نمی‌دانم! ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺵ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﺮﺳﻮﻡ ﺍﺳت.

باید به آیین و رسوم احترام بگذاری و تبعیت کنی.

نقل است که روزی لویی شانزدهم در محوطه ي کاخ خود مشغول قدم زدن بود که سربازی را کنار یک نیمکت، در حال نگهبانی دید. از او پرسید: تو برای چه اینجا قدم میزنی و نگهبان چه چیزی هستی؟
سرباز دستپاچه جواب داد: قربان من را افسر گارد اینجا گذاشته و به من گفته خوب مراقب باشم!

لویی، افسر گارد را صدا زد و پرسید: این سرباز چرا این جاست؟ افسر گفت: قربان! افسر قبلی نقشه ي قرار گرفتن سربازها سر پستها را به من داده من هم به همان روال کار را ادامه دادم!

مادر لویی که شاهد ماجرا بود او را صدا زد و گفت من علت را میدانم!زمانی که تو ۳ ساله بودی این نیمکت را رنگ زده بودند. پدرت به افسر گارد گفت نگهبانی را اینجا بگذارند تا تو روی نیمکت ننشینی و لباست رنگی نشود!

و از آن روز ۴۱ سال میگذرد و هنوز روزانه سربازی اینجا قدم میزند! فلسفه ي عمل تمام شده ولی عمل فاقد منطق هنوز ادامه دارد
 
برای رهایی از دام انجام کارهای غیرضروری، قبل از انجام هر کار، به ۳ سئوال کلیدی زیر پاسخ گوئید:

۱. چرا اصلا باید این کار را انجام دهم؟

۲. اگر این کار انجام نشود چه اتفاقاتی رخ خواهد داد؟

۳. آیا روش بهتری برای انجام کار وجود دارد؟

گاهنامه مدیر
By: via مجله هنرى ژوان

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × 5 =