انقلاب نیکا نام قیامی در قسطنطنیه، پایتخت امپراتوری روم است (۱۱ تا ۱۹ ژانویۀ ۵۳۲ میلادی).
نام این انقلاب که یکی از خونبارترین انقلابهای تاریخ است، از شعار اصلی آن،
«نیکا» که به یونانی یعنی «پیروزی» گرفته شده است. آغازگر قیام، سیاستهای مالیاتی امپراتور یوستینیان بود که خشم بسیاری را برانگیخت.
در روم چهار باشگاه بزرگ ورزشی فعالیت میکردند که عبارت بودند از آبیها، سبزها، که رقبای اصلی مسابقات ارابهرانی بودند، و سفیدها و قرمزها.
این باشگاهها تنها تیمهایی ورزشی نبودند.
طرفداری از یک باشگاه بخش مهمی از هویت اجتماعی و حتی سیاسی شهروندان را تشکیل میداد. نخستین جرقههای انقلاب نیکا نیز از میان طرفداران همین باشگاهها آغاز شد.
در روز ۱۳ ژانویۀ ۵۳۲ میلادی، وقتی امپراتور در جایگاه خود در ورزشگاه قرار گرفت و علامت آغاز مسابقات را داد، هیاهوی جمعیت بلند شد.
ناگاه امپراتور دریافت که طرفداران سبزها و آبیها، این رقبای قدیمی، برای نخستین بار متحد شدهاند و خشم ایشان نه علیه یکدیگر، بلکه متوجه شخص امپراتور است.
همه فریاد میزدند «نیکا نیکا!» «پیروزی، پیروزی!»، شعاری که در مسابقات معمولی برای تشویق ارابهرانان به کار میرفت.
در گذشته هر یک از دو گروه میکوشید مانع به گوش رسیدن شعارهای طرف دیگر شود، اما اینک هر دو یک صدا فریاد میزدند، فریادی که برای امپراتور خوشایند نبود.
به زودی مسابقات به فراموشی سپرده شدند.
جمعیت از ورزشگاه بیرون ریختند و شروع به تخریب و آتش زدن ساختمانهای دولتی کردند.
تا پایان روز ساختمانهای بسیاری، از جمله کلیسای ایاصوفیه و قدیس آیرین، تخریب و دستخوش حریق شده بودند. به مدت پنج شبانهروز قسطنطنیه در دود و آتش فرو رفت.
در روز دوم تظاهرات، مردم دوباره به ورزشگاه بازگشتند و خواستار عزل مقامات مسئول مالیات شدند.
یوستینیان وحشتزده، بی درنگ دستور عزل این مقامات را صادر کرد. اما تظاهر کنندگان که به این مقدار راضی نبودند، هیپاتیوس، برادرزادۀ امپراتور پیشین را به شاهی برگزیدند. یوستینیان بی درنگ در قصرش که دیوار به دیوار ورزشگاه بود، مهیای گریختن از قسطنطنیه شد.
اما همسرش تئودورا مانع شد و گفت: «تو آزادی که بگریزی، اما من به سخن پیشینیان عمل خواهم کرد که میگفتند: ارغوانی [اشاره به رنگ ردای سلطنت] بهترین رنگ کفن است.»
بعد از این، رویکرد یوستینیان تغییر کرد و تصمیم گرفت اعتراضات را با قدرت نظامی در هم بکوبد.
دو فرمانده نظامی، بلیساریوس و موندوس پنهانی از قصر خارج شدند و نیروهای خود را جمع کرده، از چند مسیر به سمت ورزشگاه روانه شدند.
در همان حال، نرسه، خواجۀ ارمنیتبار دربار، به ورزشگاه رفت و با تفرقه انداختن میان سبزها و آبیها، آبیها را که پیش از این مورد عنایت امپراتور واقع شده بودند متقاعد کرد ورزشگاه را ترک کنند.
برخی از آبیها ورزشگاه را ترک کردند. آن گاه سربازان به ورزشگاه ریخته، شروع به قتل عام باقیماندگان، چه سبز و چه آبی، کردند.
خواجه نرسه نیز با افرادش بر در ورزشگاه مستقر شدند و هر که قصد فرار داشت را از دم تیغ میگذراندند.
در عرض چند دقیقه فریادهای خشمگینی که فضای ورزشگاه را پر کرده بودند، جای خود را به فریادهای درد و وحشت داد و بنا به گزارش پروکوپیوس اهل قیصریه، سی هزار تن به قتل رسیدند.
همچنان که سربازان بین اجساد معترضان میگشتند و غنیمت جمع میکردند، هیپاتیوس را به نزد امپراتور بردند. یوستینیان قصد داشت از او درگذرد، اما تئودورا باز مانع شد و شوی تاجدار خود را متقاعد کرد که خون مدعیان سلطنت باید ریخته شود.
روز بعد هیپاتیوس و برادرش اعدام و جسدشان به دریا افکنده شد. در روزهای بعد نیز اعدام، تبعید و مصادرۀ اموال نمایندگان سنا و دیگران که از اعتراضات حمایت کرده بودند، ادامه یافت.
مقامات مسئول مالیات که عزل شده بودند به سمت خود بازگشتند. مسابقات ارابهرانی به مدت پنج سال و فعالیت باشگاههای ورزشی تا دوران کنستانتین پنجم متوقف شد.
Short History of Byzantium
John Julius Norwich
Oxford Dictionary of Byzantium
Alexander_Kazhdan
@Library_of_Babel
By: via مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید