@zhuanchannel
چه کسی نمره انضباط بیست می خواهد؟!
ﺳﺎل ﻫﺎ ﭘﻴﺶ، آن زﻣﺎن ﻛﻪ ﻣﻦ ﺷﺎﮔﺮد ﻣﺪرﺳﻪ ﺑﻮدم، اول ﻫﺮ ﺳﺎﻋﺖ درﺳﻲ، ﭘﻴﺶ از آﻣﺪنِ ﻣﻌﻠﻢ، ﻣﺒﺼﺮِ ﻛﻼس وﺳﻂ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻴﺎه ﺧﻄﻲ ﻣﻲﻛﺸﻴﺪ و ﻳﻚ ﻃﺮف آن ﻣﻲ ﻧﻮﺷﺖ:
«ﺧﻮب ﻫﺎ» و ﻃﺮف دﻳﮕﺮ آن ﻣﻲﻧﻮﺷﺖ: « ﺑﺪﻫﺎ».
ﺑﻌﺪ از ﻧﻮﺷﺘﻦ اﻳﻦ دو ﺳﺮﻓﺼﻞ، ﻛﺎر ﻣﺒﺼﺮ اﻳﻦ ﺑﻮد ﻛﻪ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﻜﻼﺳﺎنش ﺑﺪوزد و «ﺧﻮب» را از «ﺑﺪ» ﺗﻤﻴﺰ دﻫﺪ و دو ﺳﺘﻮنِ روي ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻴﺎه را ﭘﺮ ﻛﻨﺪ. ﺗﻤﻴﺰدادن ﺧﻮبﻫﺎ از ﺑﺪﻫﺎ ﻛﺎر آﺳﺎﻧﻲ ﺑﻮد:
ﻫﺮﻛﺲ دﻫﺎن ﻣﻲﮔﺸﻮد و ﺣﺮف ﻣﻲزد، ﺑﺪ ﺑﻮد و ﻫﺮﻛﺲ دﻫﺎن ﻣﻲﺑﺴﺖ و ﺧﺎﻣﻮش ﺑﻮد، ﺧﻮب ﺑﻮد؛ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺎدﮔﻲ!
اﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮا ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺳﺎدﮔﻲاش، ﻧﻤﻮﻧﻪ اي ﺑﻮد از ﻃﺮز ﻓﻜﺮﻫﺎي ﻛﻼن در ﺟﺎﻣﻌﻪ آن روز.
ﺳﻜﻮت در ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺧﻮب ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲﺷﺪ و ﮔﻔﺖوﮔﻮ و ﺳﺮوﺻﺪا، ﺑﺪ ﺗﻠﻘﻲ میﺷﺪ.
ﺷﻬﺮوﻧﺪ ﺧﻮب، ﺷﻬﺮوﻧﺪ ﻣﻄﻴﻊ و آرام و ﺳﺮ ﺑﻪ زﻳﺮ ﺑﻮد ﻛﻪ ﺳﺮش ﺑﻪ ﻛﺎر ﺧﻮدش ﮔﺮم اﺳﺖ و ﭘﺎ از ﮔﻠﻴﻢ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻴﺮون ﻧﻤﻲﻛﺸﻴﺪ و اﮔﺮ ﻛﺴﻲ اﻳﻦ اﻟﮕﻮ را رﻋﺎﻳﺖ ﻧﻤﻲﻛﺮد و ﻛﻨﺠﻜﺎوي ﻣﻲﻛﺮد، ﺳﺆال ﻣﻲﭘﺮﺳﻴﺪ و ﭼﺎﻟﺶﻫﺎي ﻓﻜﺮي اﻳﺠﺎد ﻣﻲﻛﺮد، آدم ﻣﺎﺟﺮاﺟﻮ و دردﺳﺮﺳﺎزي ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲ شد.
دﻧﻴﺎ اﻣﺎ در ﺣﺮﻛﺖ اﺳﺖ.
زﻣﺎﻧﻪ ﻧﻤﻲاﻳﺴﺘﺪ و ﺷﺮاﻳﻂ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
اﻳﻦ روزﻫﺎ دوره دﻳﮕﺮي اﺳﺖ؛ دوره اﻧﻘﻀﺎي ﻋﻤﺮ ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﺴﺘﻪ و ﺳﺮ ﺑﻪ زﻳﺮ و ﺗﻚ ﺻﺪاﻳﻲ!
در دﻫﻜﺪه ﺟﻬﺎﻧﻲ اﻣﺮوزي، ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻟﺐ از ﻟﺐ ﻧﻤﻲﮔﺸﺎﻳﺪ ﻧﻤﺮه اﻧﻀﺒﺎط «ﺑﻴﺴﺖ» ﻧﻤﻲﮔﻴﺮد، ﺑﻠﻜﻪ ﻧﻤﺮه «ﻫﻮﺷﻴﺎري» و «ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖﭘﺬﻳﺮي» او «ﺻﻔﺮ»ﻣﻲﺷﻮد؛ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺎدﮔﻲ!
دکتر محمدرضا سرگلزایی
By: via مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید