@zhuanchannel
۹ حقیقت زندگی که مجبورید بدانید
۱. نمیتوانید همه چیز را درست کنید
در جهانی که اغلب خود-اتکایی و عزم راسخ را ارج مینهد، پذیرش وجود نیروهایی که فراتر از کنترلمان هستند، کار سختی است. میخواهید استارتاپی را شروع کنید.کلی برنامهریزی میکنید و با جدیت برنامههایتان را دنبال میکنید، اما تغییرات پیشبینینشده بازار باعث شکست کسبوکارتان میشود و باید با پیامدهای سقوط کسبوکارتان دستوپنجه نرم کنید.
فلسفه رواقی میگوید ما نمیتوانیم همه رویدادهای بیرونی را کنترل کنیم، اما میتوانیم واکنشها و نگرشهایمان را کنترل کنیم
۲. هیچ فالگیری نمیتواند زندگی را پیشبینی کند
هیچ گوی کریستالیای نمیتواند پیچها ودوربرگردانهایی که در مسیر سفر با آن مواجه خواهید شد را پیشبینی کند.
شما خیلی دقیق برنامهریزی و هدفگذاری میکنید، اما زندگی آنجایی که اصلا انتظارش را ندارید، یک ضربه دوربرگردان به سمتتان حواله میکند و توپ غیرمنتظرهها مستقیم به تخت سینهتان برخورد میکند.
به جای آنکه در مقابل تغییر مقاومت کنید، سازگاری را به یکی از همپیمانهایتان تبدیل کنید.
این حقیقت تشویقتان میکند تا تابآوری را در وجودتان پرورش دهید. تابآوری ویژگیای ارزشمند است که به شما اجازه میدهد با شجاعت و افتخار ناشناختهها را جستجو کنید.
پیشبینیناپذیری زندگی اغلب درهایی را به رویمان باز میکند که قبلا نمیدانستیم وجود دارند و فرصتهایی را برای رشد و ماجراجویی برایمان فراهم میکنند.
۳. جانکندن موفقیت را تضمین نمیکند
در داستانهایی که آدمهای موفق تعریف میکنند اغلب میشنویم که کوشش پاداش دارد. اما واقعیت همیشه با این روایت مطابقت ندارد.درست است که تلاش و عزم راسخ مواد لازم برای موفقیت هستند، اما تنها مواد تعیینکننده نیستند. زندگی پر از متغیرها و عواملی است که روی نتیجه اثر میگذارند.
گاهی، علیرغم همه تلاشهایتان، شرایط به نفع شما عمل نمیکند.
۴. همه دوستتان ندارند و مشکلی نیست
پذیرش این حقیقت که همه شمارا دوست ندارند
درخواست مداوم تأییدشدن به واسطه دیگران را از روی شانههای شما برمیدارد. از احساس نیاز برای جلب رضایت هم دست برمیدارید و تشخیص میدهید که این کار ناممکن، بیهوده و همیشه ناکافی است.
به جایش سعی کنید در نظر خودتان فردی اصیل و حقیقی باشید. البته کار سختی است
۵. تغییر اجتنابناپذیر است
تغییر بخش طبیعی زندگی است. مقاومت در برابر تغییر باعث استرس و اضطراب میشود. به جای مقاومت تغییر را بپذیرید و از آن برای توسعه فردی و سازگاری استفاده کنید. تغییر باعث میشود چشماندازهای تازه، فرصتهای غیرمنتظره و فهم عمیقتری از خودتان را به دست آورید.
۶. زمان، جایگزیننشدنی است
برخلاف داراییهای مادی، زمان داراییِ جایگزیننشدنی است.
هر یکلحظهای که تمام میشود، برای همیشه از دست میرود. شما هستید که انتخاب میکنید آن لحظات را چگونه سپری کنید. جایگزیننبودن زمان به ما میآموزد الویتها، آرزوها و اثری که میخواهیم بعد از خودمان بر جهان بگذاریم را در الویت بگذاریم.
گذرا بودن زمان یادمان میدهد که لحظه را دریابیم، روابط معنادار با دیگران داشته باشیم و در فعالیتهایی شرکت کنیم که به ما حس غنی بودن و شادی میدهند.
۷. گذشته با ما و تغییرناپذیر است
خیلی از ما در زندگی با چهمیشداگرها و پشیمانیهایمان دستوپنجه نرم میکنیم و برای اشتباهات گذشته و فرصتهای از دست رفته غصه میخوریم.
اما درست کردن گذشته بیفایده است. فکر گذشته استقبال از فرصتهای اکنون را با اشکال مواجه میکند. فهم این حقیقت به معنای نادیده گرفتن اهمیت گذشته یا درسهایی که برایمان دارد نیست. بلکه ما را تشویق میکند تا از بار اشتباهات گذشته در امان باشیم و روی زمان حال و آینده تمرکز کنیم.
۸. جهان هیچ بدهیای به شما ندارد
دانستن این حقیقت که نباید از دنیا انتظار داشت به ما یاد میدهد که شکرگزار مهربانیها و فرصتهای کوچکی که به سمتمان میآیند باشیم. اگر انتظاری از جهان نداشته باشیم، دیگر لطفهای دیگران را به پای وظیفه نمینویسیم و این احساس رهاییبخش است.
۹. نیت کافی نیست
مهم نیست چقدر نیتهای خوبی برای جهان دارید؛ اعمالتان هستند که در نهایت میراثتان را شکل میدهند. فرض کنید همیشه دوست داشتید تغییری در جامعهتان ایجاد کنید، اما هرگز دست به عمل نزدید. نیات خوب شما فرصتهای ناشناخته باقی میمانند و هیچ اثر ماندگاری نخواهند داشت.
دانستن این حقیقت ما را وامیدارد تا وقت داریم نیتهای خوبمان را عملی کنیم. خطرپذیری کنیم، از نقطه آسایش خارج شویم و آرزوهایمان را با عزم راسخ دنبال کنیم.
عصر ایران
By: via مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید