9 حقیقت ناخوشایند که تقریباً همه ما ترجیح میدهیم نادیده بگیریم
یک_ هیچ کدام از ما در محل کار مدال نمیگیریم
دیر یا زود با یک حقیقت ناخوشایند در محل کار روبرو خواهید شد: رئیس و همکاران شما خواهند فهمید که شما آماده انجام هر نوع کاری هستید و در حالی که با اعمال فشار بیش از حد به خود به سلامتیتان آسیب میرسانید، آنها با آرامش به کارهای دیگر خود میرسند. اما آیا واقعاً انتظار داشتید که رئیستان شما را مثل مربی مهدکودکی که داشتید به خاطر سخت کوشی تحسین کند؟
دو_ ظاهر مهم است
متأسفانه، عبارت «کتاب را از روی جلدش قضاوت نکنید» همیشه واقعیت ندارد.
تنها مهارتهای حرفه ای فرد نیست که کارفرمایان در مصاحبه ها ارزیابی میکنند، بلکه ظاهر مصاحبهشوندگان هم بررسی میشود.
صحبت درباره زیبایی نیست، بلکه صرفاً در مورد ظاهر و لباس متناسب با شغلی است که برای انجام آن داوطلب شدهاید.
مهم است که برای شغلی که به دنبال آن هستید لباس بپوشید و در عین حال ظاهری کاملا حرفه ای داشته باشید.
سه_همیشه حق با والدین نیست
با گذشت زمان، ما دیگر حرفها و رفتارهای والدینمان را به عنوان یک حقیقت همیشگی و غیرقابل شک تلقی نمیکنیم. ایدئولوژی دوران کودکی ما با این درک جایگزین میشود که مادر و پدر افراد عادی هستند که معایب و عادات بدی دارند و افکارشان همیشه عاقلانه و واقعی نیست.
آنها ممکن است در نحوه واکنش به رفتارهای شما نیز اشتباهات زیادی مرتکب شوند. این ممکن است ناراحتکننده به نظر برسد، اما دیر یا زود فرزندان شما نیز از شما ناامید خواهند شد.
چهار_ برای ادامه تحصیل تا سن بازنشستگی و بعد از آن آماده باشید
تکنولوژی مدرن با چنان سرعتی در حال پیشرفت است که ممکن است ۱۰ تا ۱۵ سال آینده حرفه شما وجود نداشته باشد.
این بدان معنی است که شما باید همیشه آماده باشید تا چیز جدیدی یاد بگیرید و صلاحیت های خود را افزایش دهید تا در خط کاری خود متخصص شوید.
پنج_ اگر هرگز در هیچ رویدادی شرکت نکنید، در نهایت مردم دیگر از شما دعوت نمیکنند
ترفند آزرده شدن، اخم کردن و منتظر ماندن از دیگران برای پا پیش گذاشتن فقط در مهدکودک جواب میدهد. هیچکس علاقهای به انجام چنین بازیهایی در بزرگسالی ندارد. دیر یا زود با موقعیتی روبرو میشوید که دوستانتان فکر میکنند دیگر علاقهای به برقراری ارتباط با آنها ندارید و همه شما را فراموش میکنند.
شش_آموزش برای بهبود اعتماد به نفس کارساز نیست
داشتن «تابلوی اهداف» پر از خانههای درخشان، سواحل زیبا، و ماشین های گران قیمت بیفایده است. هیچکدام از این ترفندها تا زمانی که فعالانه برای دستیابی به اهداف خود تلاش نکنید، کارساز نیستند.
هفت_ شما مرکز جهان نیستید
تا به حال برایتان پیش آمده که ناخنهایتان را درست کنید اما از اینکه همکارانتان به اندازه کافی از آنها تعریف نکردهاند ناراحت شده باشید؟ تا به حال شده نیمی از حقوقتان را برای خرید یک کت و شلوار جدید خرج کنید و هیچ کس حتی متوجه آن نشده باشد؟ ناراحت نشوید، در عوض، سعی کنید آخرین باری را که دیدید دوستتان لباس جدیدی به تن کرد و از صمیم قلب خوشحال شدید، به یاد بیاورید.
هشت_ آنچه اکنون هستید انتخاب شخصی شماست
خیلی ساده است: تنها کسی که مسئول اعمال شماست خودتان هستید. اگر اسپانیایی بلد نیستید، این شما هستید که آن را یاد نگرفتهاید. اگر رئیستان مدام بر سرتان فریاد میزند، به این معنی است که به او اجازه انجام این کار را میدهید. هیچکس مقصر نیست که شما به شهر دیگری نقل مکان نکردید یا نتوانستید از دانشگاه فارغ التحصیل شوید و ازدواج کردید چون به نظرتان «این کاری بوده که همه انجام میدهند».
نه_ همیشه فردی باهوشتر و جوانتر از شما وجود دارد
شاید بزرگترین ضربه به عزتنفس، درک این موضوع باشد که افرادی بسیار بهتر از شما در این دنیا وجود دارند. به یاد داشته باشید که ما هر سال پیرتر میشویم و چین و چروک هایمان عمیقتر میشود. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که این واقعیت را بپذیریم و خود را با این فکر آرام کنیم که هر فردی در نوع خود منحصر به فرد است.
ترجمه: روزیاتو
By: via مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید