چای دبش، فساد دبش
معجزه اقتصاد رانتی رفاقتی ایران
چای دبش بین سالهای ۹۸ تا ۱۴۰۱، برای واردات چای مبلغ ۳ میلیارد و ۳۸۰ میلیون دلار ارز ترجیحی(دلار ارزان) دریافت کرده.
مصرف کل سالانه چای در ایران ۱۰۰هزار تن هست و قیمت چای در بازار بینالملل چیزی بین ۱ تا ۵ دلار.
با میانگین قیمت، چای دبش در این سه سال به اندازه مصرف چهارده سال ایران دلار ارزان دریافت کرده.
برای اینکه بزرگی این عدد رو درک کنید بد نیست بدونید که با این پول میشد:
جای آب، ۲ میلیارد متر مکعب هایپ بریزیم تو دریاچه ارومیه تا پر بشه
به کل خانوادههای ایرانی یک سال بنزین رایگان بدیم(۵۰ باک بنزین برای هر خانواده)
سرانه مصرف گوشت رو دو برابر کنیم.
اکوسیستم استارتآپی ایران رو ۴ برابر کرد
۲۵۰ هزار خودرو وارد کنیم
میشد، میشد، میشد…
ولی هیچکدوم این کارها نشد و چند برابر نیاز دلار ارزون داده شد تا چای وارد کنیم!
کدام مصرفکننده؟
چای دبش اومده این چای رو در بستههای ۱۰۰ گرمی با قیمتی حدود ۵۰ هزارتومان عرضه کرده. یا به عبارتی بهتر هر کیلو چای با قیمت بیش از ۲۰ برابری به دیت مصرف کننده رسیده است!
مگر هدف از ارزپاشی، حمایت از مصرفکننده و عرضه محصول به قیمت پایین نبود؟ چرا پس چای با ۲۰ برابر قیمت به دست ما رسید؟
کدام تولیدکننده؟
به شخصه با منبع واردات و خودکفایی موافق نیستم. اما هیچ کس نیست که با نابرابری و بیعدالتی موافق باشه.
سالها دیدیم که به بهانه حمایت از تولید داخل، جلوی واردات خودرو و لباس و کالاهای دیجیتال رو گرفتن.
مگر چای تولیدکننده داخلی نداشت؟ چرا اینجا که رسید یک دفعه مصرفکننده مهم شد و هیچ کس تولیدکننده داخلی رو ندید؟
کدام مفسد؟
موضوع فقط چای و فقط دبش نیست. شما رد هر کالای وارداتی دیگه رو که بگیری، به اعداد بالایی میرسی.
تو کشوری که به خاطر تحریم و اقتصاد بسته، مردمش دارن روز به روز فقیرتر میشن، عدهای چای را با قیمت ۲۰ برابری به مردم فروختن.
البته که قطعا مشکل از یک فرد نیست.
من و شما یا هر کس دیگه هم اگر دستش میرسید شاید همین کار رو میکرد. مشکل از یک سیستم فسادزا است که این بستر را فراهم کرده است.
کدام رقابت؟
وظیفه شورای رقابت چیه؟ که بیاد نرخ مصوب بده و تولیدکننده داخلی رو بیچاره کنه؟ یا با قوانین ضدتراست تلاش کنه جلوی انحصار رو بگیره؟
چه کسی میتونه با شرکتی رقابت کنه که الان پنجاه درصد بازار چای ایران رو در اختیار داره؟
کدام راهکار؟
تصور کنید درهای تجارت بینالملل باز بود.
شما میتونستی با دلار آزاد پنجاه هزار تومانی چای وارد کنی و با یه حاشیه سود معقول، چای رو نصف قیمت دبش بفروشی. بازار متعادل میشد؟
خیر! دبش میتونست قیمت چای رو تا ده هزار تومان پایین بیاره، شما رو از بازار حذف کنه و باز با خیال راحت به انحصار خودش ادامه بده.
چه عاملی باعث شد که دبش شایسته دریافت این ارز باشه و کس دیگه نه؟
کدام اقتصاد؟
بعضی از آقایون حق دارن که میگن کتابهای غربی به درد اقتصاد ملی ما نمیخورن. آره واقعا.
کتاب که هیچ، کل کتابخونههای دنیا رو هم که بگردین در مورد شرکتی که بهش ارز یارانهای میدادن که بره چای بیاره و با قیمت آزاد بفروشه، اون هم چهاربرابر میزان وارداتش، یک خط مطلب هم پیدا نمیکنید.
این دستاورد اقتصاد رانتی رفاقتیه
pouriabakhtiari
By: via مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید