January 13, 2024 at 10:22PM

@zhuanchannel
آورده‌اند که در دوران مشروطه، زن‌ها هم برای خودشان انجمن‌هایی داشتند.
برای آن‌ها مشروطه، دری بود رو به رؤیاهای بلندپروازانه. پس با خودشان تصمیم گرفتند در حمایت از مشروطه به خیابان بروند و حجاب‌شان را هم بردارند.

غافل از اینکه زن‌ها جایی در معادلات زمانه‌شان نداشتند و حرکت‌شان هم برای موافقان مشروطه و هم برای مخالفانش قابل‌هضم نبود.

بالاخره در این بازی‌های مردانه یک نقطه اشتراک پیدا شده بود. خلاصه که به‌جز دو سه نفر از مشروطه‌خواهان مثل بهار و میرزاده عشقی، بقیه اعلام کردند که این زن‌ها از طرف مخالفان اجیر شده‌اند و قصدشان فقط بدنام کردن مشروطه‌خواهان است.
به حق چیزهای ندیده و نشنیده!

چه اتفاق‌های باورنکردنی و عجیبی. تازه عده‌ای هم آن‌ها را رسماً فاحشه خواندند. البته فاحشه خواندن زن‌ها اتفاق جدیدی نبود. مثلاً وقتی اولین دبیرستان دخترانه تأسیس شد، باز عده‌ای دختران آن را فاحشه خواندند.

اصولاً فاحشه خواندن یک زن به‌معنای باطل شدن هویت و هستی‌اش بود. چون در تعریف آن جماعت، زن به ابزارآلاتش برای فرزندآوری محدود می‌شد و اگر آن‌ها را به فروش می‌گذاشت، یکسر از هر جایگاه و اعتباری خالی می‌شد. واقعاً که قدیمی‌ها الفاظ زشتی به زن‌ها نسبت می‌دادند، چه خوب که ما در قدیم زندگی نمی‌کنیم.

ولی برای آن زن‌ها که هر کدام سوای مادری، دغدغه‌های بزرگی در سر داشتند این واژه فقط نشان‌دهنده کوچک بودن مغز گوینده و چه بسا زنگ‌زدگی آن بود.

فقط حیف که در آن روزگار هنوز کسی نبود که با هشتگ زنان علیه زنان، آن‌ها را به جان هم بیندازد و مردهای عصبانی را به میدان‌های سیاست برگرداند تا بدون مزاحمت به کارهای خودشان رسیدگی کنند.

افسوس که چنین آدم‌های دلسوزی در قدیم زندگی نمی‌کردند. به‌هر حال که داستان همه این آدم‌ها مال روزگاران گذشته است و ماجرایشان هم بدون اینکه درس عبرت شود، به تاریخ پیوسته و به‌ قول شهرزاد که در انتهای هر شب، قصه‌اش را به پایان می‌رساند:

«ایشان همی‌زیستند تا اینکه بر هم زننده‌ی لذّات و پراکنده‌کننده‌ی جمعیت‌ها بر ایشان بتاخت.»

شرح کامل این اتفاقات را می‌توانید در کتاب «جنبش حقوق زنان در ایران» بخوانید.

نعیمه بخشی
By: via مجله هنرى ژوان

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × 2 =