@zhuanchannel
ویرجینیاوولف میگوید لحظههای زندگی دو جور است: "لحظههای بودن" و "لحظههای نبودن".
او میگوید لحظههای بودن قوی و بهیادماندنی هستند و حتما تجربهای به تجربههای خاص و ناب انسان اضافه میکنند.
اما لحظههای نبودن، لحظههایی هستند که خیلی زود فراموش میشوند؛ مثل خیلی از لحظههای زندگی روزمره، خوردن، خوابیدن، شستن، پختن، روفتن، راندن، تکراری گفتن، تکراری شنیدن، خرید روزانه و… که چندان آگاهی و تجربهای به ما اضافه نمیکنند.
مرور کنیم ببینیم چقدر از روزها، ساعتها و لحظههای زندگیمان را روانهی چاه نبودن کردهایم.
مرور کنیم ببینیم چقدر آگاهانه رفتهایم پیِ لحظههای بودن، پیِ تجربه کردن تازهها، پیِ یاد گرفتن، پیِ دوست تازه دوستیهای تازه… چقدر آگاهانه خودمان را در مکانهای تازه قرار دادهایم برای کشفهای تازه…
حیف از زندگی که خرج نبودن شود.
حیف که خاطرهسازی نکنیم، تجربهاندوزی نکنیم، از لحظههای ناب برای ارتقای شخصی و رشد استفاده نکنیم…
اگر روزگارتان روزمرگی و مرگ لحظههاست، یکبار سنگریزهای بردارید، بزنید روی سنگی و برای لحظههای فانیِ نبودن فاتحهای بخوانید.
بعد خودتان را جمع کنید و بروید پیِ آزمودن ناآزمودهها.
قرار نیست کار بزرگی بکنید، قرار نیست به مریخ، یا سفر طولانی دریایی بروید یا بالنسواری کنید
همین امروز به پارک محل یا به قهوهخانهای سنتی بروید و با یکی از پیرمردها همکلام شوید، بعد از بین حرفهایش آگاهی یا تجربهای را کشف کنید، همین.
روشنایی، پسِ لحظههای کشف، پشت لحظههای بودن نهفته است.
#سودابه_فرضی_پور
By: via مجله هنرى ژوان
دیدگاهتان را بنویسید